محیط قمی

محیط قمی

شمارهٔ ۳۴ - ایضاً در مدح شاه اولیا ارواح العالمین له الفدا

۱

غیرت طوبی بود، قامت دلجوی دوست

رشک ریاض جنان، خاک سر کوی دوست

۲

قید غلایق گسست، قوّت بازوی عشق

حجاب هستی به سوخت، تجلّی روی دوست

۳

سلسلهٔ کائنات، جمله به رقصند و هست

سلسله‌جنبانشان، سلسلهٔ موی دوست

۴

روی زمین را گرفت، تیغ زبانم تمام

تا که حکایت شود، زتیغ ابروی دوست

۵

اول ایام عمر، روز وفات من است

زان که به روز وفات، ببینمی روی دوست

۶

در کف داود از آن، آهن چون موم بود

که می رسیدنش مدد، زسخت بازوی دوست

۷

واسطه ی فیض روح، بود دم عیسوی

منبع آن فیض بود، لعل سخنگوی دوست

۸

با ید بیضای کلیم، گشت زخود بی خبر

کرد تجلی به طور، چو ایزدی روی دوست

۹

دوست که باشد علی، هست مراد «محیط»

وان که بود بعد مرگ، خاک سرکوی دوست

تصاویر و صوت

نظرات