محیط قمی

محیط قمی

شمارهٔ ۳۹ - مختوم به اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام

۱

جماعتی که دل و جان به عشق نسپارند

به حیرتم! چه تمتع ز زندگی دارند

۲

بر آن سرم که برآرم دمی به خاطر جمع

گرم دو زلف پریشان دوست بگذارند

۳

به صاحبان نظر ساقیا مده ساغر

که با حضور تو پیوسته مست دیدارند

۴

به دور چشم تو مستی ما عجب نبود

عجب ز حالتِ آنان بوَد ، که هُشیار اند

۵

زاهل مدرسه ای دل، امید حال مدار

که اهلِ قال ، ز سر تا به پای ، گفتار اند

۶

به رویِ خویش ، ز شش سوی بسته راهِ یقین،

نشسته در پس هفتم حجاب بیدارند

۷

زخیل خاک نشینان جماعتی دانم

که چون سپهر رفیع و بلند مقدارند

۸

چو نوش، راحت روحند و در مذاق چو نیش

چو گل عزیز و به چشم جهانیان خارند

۹

شکسته قید علایق به زور بازوی عشق

نه چون من و تو به دام هوس گرفتارند

۱۰

نگاهدار زاندیشه های باطل، دل

حضورشان که ز راز درون خبر دارند

۱۱

مدد زهمت ایشان رسد به پیل دمان

ولی به زیر قدم، مور را نیازارند

۱۲

شَهان عالمِ ایجاد و مالکانِ وجود،

غلام خواجه ی لولاک و آل اطهارند

۱۳

به اهل بیت رسالت مرا است چشم امید

چه پُر گناه ، تنم را به خاک بسپارند

۱۴

به غیر آن که نشاید خدایشان خواندن

به هرچه وصف نمایندشان سزاوارند

۱۵

«محیط» از شرف مدحت محمد و آل

متاع نظم تو را خسروان خریدارند

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۳/۰۷ - ۱۰:۵۷:۱۴
عجب ز حالتِ آنان بوَد ، که هُشیار اند
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۳/۰۷ - ۱۰:۵۸:۳۶
که اهلِ قال ، ز سر تا به پای ، گفتار اند
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۳/۰۷ - ۱۰:۵۹:۴۸
به رویِ خویش ، ز شش سوی بسته راهِ یقین،
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۳/۰۷ - ۱۱:۰۱:۳۸
شَهان عالمِ ایجاد و مالکانِ وجود،
user_image
سیدمحمد جهانشاهی
۱۴۰۳/۰۳/۰۷ - ۱۱:۰۲:۵۴
شَهان عالمِ ایجاد و مالکانِ وجود،