محیط قمی

محیط قمی

شمارهٔ ۶۲ - موشّح به اسم مبارک اعظم اسماء الله الحسنی علیه السلام

۱

غارت هوش می کند، جلوه ی سرو قامتش

آن که نَرُسته در چمن، سرو به استقامتش

۲

ساغر دل زدست او گر بشکست نیست غم

لعل لبش به بوسه ای باز دهد غرامتش

۳

آن که تجلی تواش کرده زخویش بی خبر

باز نیاورد به خود، واقعه ی قیامتش

۴

مفتی شهر چون خورد، خون کسان نمی سزد

در حق می کشان دگر سرزنش و ملامتش

۵

رست ز رنج زاهدی چون که مریض عشق شد

دل که مباد تا ابد عافیت و سلامتش

۶

تو به ولایت علی گشته «محیط» دل قوی

بیم زمرگ نبود و، واهمه ی قیامتش

۷

هر که گذاشت عاشقی در سر پند زاهدان

تجربه کردم عاقبت، کشت غم ندامتش

تصاویر و صوت

نظرات