محیط قمی

محیط قمی

شمارهٔ ۶۶ - ایضأ در رثاء حضرت صدیقه ی کبری و سیده ی نساء علیه السلام

۱

ما را کجا به کوی تو ممکن بود وصول

که آنجا خیال را نبود قدرت نزول

۲

طول زمان هوای تو از سر بدر نبرد

اصلی بود محبت و الاصل لا یزول

۳

گفتم به عقل چاره کنم، درد عشق را

غافل از این که عشق بود، آفت عقول

۴

درویشم و به هیچ قناعت همی کنم

بگذاردم به خویش، اگر نفس بوالفضول

۵

اول رفیق باید، آن که طریق از آنک

باید رفیق خضر شدن، نی مرید غول

۶

گر باخبر شوی زبقای پی از فنا

اندر فنای نفس چو نیکان شوی عجول

۷

آسودگی نیابی، در عرصه ی جهان

گر بسپری بسیط زمین را به عرض و طول

۸

در حیرتم که شادی و عیش جهان که راست

هستند چون فقیر و غنی هر دو تن ملول

۹

از آن زمان که بار امانت قبول کرد

معلوم شد که آدم خاکی بود جهول

۱۰

چشم امید نیست به هیچ آستان مرا

الابه آستانه ی فرخنده ی بتول

۱۱

ام الائمة النقبا، بانوی جزا

نورالهدی، حبیبه ی حق بضعة الرسول

۱۲

زهرا که زامر حق پی تعیین جفت او

در شب نمود زهره به کاخ علی نزول

۱۳

صدیقه آن که کرده پی کسب عزوجاه

روح الامین ز روز ازل خدمتش قبول

۱۴

در وصف ذات پاک و کرامات بی حدش

گردیده نطق الکن و حیران شود عقول

۱۵

باشد «محیط» شاد زیمن ولای

او در روز رستخیز که هر کس بود ملول

تصاویر و صوت

نظرات