سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۱۱۷

۱

در برم دل عندلیب بوستان گم کرده است

جان در اعضایم چو مرغ آشیان گم کرده است

۲

لاله صحرا دهد از خیمه لیلی نشان

گردبادش خاکسار خان و مان گرم کرده است

۳

سایه اقبال می جوید سریی مغز را

دولت دنیا همای استخوان گم کرده است

۴

طفل دورافتاده از مادر شود پر ریخته

تیر تاب آورده آغوش کمان گم کرده است

۵

لعل چون از کان برآید قدر خود را بشکند

بی صدف گوهر چو دندان دهان گم کرده است

۶

چشم گردون می شود شبها سفید از انتظار

چرخ بی خورشید چون پیر و جوان گم کرده است

۷

نیست در عالم قراری سیدا خورشید را

این غریب بی سر و پا کاروان گم کرده است

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۲۱۶

نظرات