
سیدای نسفی
شمارهٔ ۱۲۷
۱
کارم ز درد عشق به مردن رسیده است
چاکم ز سینه تا لب دامن رسیده است
۲
ای باد صبحدم قدمی پیشتر گذار
امروز غنچه ام به شکفتن رسیده است
۳
بر کوه اگر نهم کمر کوه بشکند
دردی که از جفای تو بر من رسیده است
۴
ناقوس را گره شده فریاد در گلو
تا ناله ام به گوش برهمن رسیده است
۵
لطفی نمی کند به من آن شوخ سیدا
کارم ازین دیار به رفتن رسیده است
نظرات