
سیدای نسفی
شمارهٔ ۱۴
۱
ای شمع سوی خانه من بی طلب بیا
هنگام صبح اگر نتوانی به شب بیا
۲
اسباب عیش بهر تو آماده کرده ام
چون گل گشاده روی تبسم به لب بیا
۳
چین از جبین چو گردن مینا به طاق نه
در دست جام باده به عیش و طرب بیا
۴
رم کرده عقل و هوش ز من ایستاده اند
شوخی مکن به صحبت من با ادب بیا
۵
از سیدای خویش چه پرهیز می کنی
هان ای طبیب سوختم از تاب و تب بیا!
تصاویر و صوت

نظرات