
سیدای نسفی
شمارهٔ ۱۴۱
۱
روزیم هر روز دشنام از دهان تنگ توست
روز و شب همچون صراحی چشم من بر سنگ توست
۲
از دکانت گر گذر سازم رسد پایم به سنگ
گر نشینم بر تماشای جمالت ننگ توست
۳
پیکرم از دیدنت فواره آتش شود
آن که خونم را به جوش آرد در اعضا رنگ توست
۴
گوشم از آواز تو بالین عشرتها شدست
در کدامین پرده ها ای خوشنوا آهنگ توست
۵
سیدا امروز در پیش دکان او مرو
سنگها ایستاده بر کف مستعد جنگ توست
تصاویر و صوت

نظرات