سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۱۴۷

۱

فتنه جویی دوش تاراج دل و جان کرد و رفت

خانه ام را آمد و چون سیل ویران کرد و رفت

۲

همچو گل اوراق اجزایم به هم پیوسته بود

چون دم صبح خزان آمد پریشان کرد و رفت

۳

کلبه ام را داد بر باد فنا چون گردباد

دامن خود بر زد و رو در بیابان کرد و رفت

۴

خانه ام بود از وصال او گلستان ارم

خیر باد او به خاک تیره یکسان کرد و رفت

۵

بست بر بازو کمان و گوشه ابرو نمود

سینه را سوراخ ها از خار مژگان کرد و رفت

۶

آمد و بال پر پروانه را مقراض کرد

شمع بزمم را چراغ زیر دامان کرد و رفت

۷

روزگاری داغ او را داشتم در دل نهان

بر سر من آمد و چون گل نمایان کرد و رفت

۸

غنچه وار افگند در اندیشه دور و دراز

جوش سودایش سرم را پر ز سودا کرد و رفت

۹

از غم او شیشه ها کردند ساغر را وداع

آمد و اسباب عیشم را پریشان کرد و رفت

۱۰

روز محشر دامنش خواهم گرفت ای سیدا

در حق من ظلم ها آن نامسلمان کرد و رفت

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۲۲۹

نظرات