
سیدای نسفی
شمارهٔ ۱۶۳
۱
آمد خزان و دور نشاط از پیاله رفت
رنگ از رخ گل و نمک از داغ لاله رفت
۲
در هیچ سینه یی ز محبت اثر نماند
آتش ز سنگ و ماه ز آغوش هاله رفت
۳
از خیرگاه حاتم طی نیست غیر نام
مانند گردباد ز دشت این غزاله رفت
۴
گلچین نکرد گوش به فریاد بلبلان
در روزگار ما اثر از آه و ناله رفت
۵
دریا نداد یک دم آبی حباب را
آخر ز بحر دست تهی این پیاله رفت
۶
ای شیخ بهر زرق ز خلوت برون شدی
بر باد نفس طاعت هفتادساله رفت
۷
ای ذوفنون ز نامه اعمال بی خبر
عمرت به گفتگوی کتاب و رساله رفت
۸
زاهد ز بس که نشاء تقوای خود ندید
آخر به جستجوی شراب و پیاله رفت
۹
ای سیدا سریست به مفلس کریم را
مینا به بزم آمد و سوی پیاله رفت
تصاویر و صوت

نظرات