
سیدای نسفی
شمارهٔ ۲۳۵
۱
زلف با خال لبش تلقین ایمان میکند
تا مسلمان نامسلمان را مسلمان میکند
۲
نفس سرکش ملک تن را میدهد آخر به باد
حاکم ظالم دیار خویش ویران میکند
۳
راز خود در سینه چندان رو نمیسازد نهان
هر چه دارد در دل خود گل نمایان میکند
۴
عشق داغ خون چو لاله روزیی عاشق نوشت
صاحب احسان هر چه دارد صرف مهمان میکند
۵
تنگدل بودن نشان عیش روی آوردن است
غنچه را آخر نسیم صبح خندان میکند
۶
سیدا در فکر زلف او عجیب افتادهای
این پریشانی تو را آخر پریشان میکند
نظرات