
سیدای نسفی
شمارهٔ ۲۳۶
۱
شعله خوبانی که هر یک آفت پروانهاند
پیش شمع روی او چون شمع ماتمخانهاند
۲
عشقبازان مو به مو دانند حال تیرهام
سینهچاکان روشناس زلف همچون شانهاند
۳
دست اگر یابند به چشمان یکدگر را میخورند
اهل عالم صورت دیوار را همخانهاند
۴
غافلان را میبرد از جای اندک وسوسه
سر به بالین ماندگان محتاج یک افسانهاند
۵
بیخودند از یاد محشر سیدا فرزانگان
عاقلان در فکر کار خویشتن دیوانهاند
نظرات