
سیدای نسفی
شمارهٔ ۲۴
۱
کوه پهلو بر زمین ماند ز بار درد ما
چرخ را سازد مشبک تیر آه سرد ما
۲
کهربا خود را نهان سازد به زیر برگ کاه
گر بگیرد پرده از رخسار رنگ زرد ما
۳
فوطه زاری شود در باغ طوق قمریان
گر رود سوی گلستان سرو یکتا گرد ما
۴
هستی ما خاکساران را شود اسباب عیش
روشن است امروز چشم گردباد از گرد ما
۵
شیوه چرخ ستمگر دایما عاجز کشیست
الحذر ای دوستان از دشمن نامرد ما
۶
سیدا ما را نباشد تحفه یی غیر از نیاز
دست وایی ما بود امروز راه آورد ما
نظرات