سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۲۵

۱

ای بهارت را گل خودرو گریبان‌پاره‌ها

خار دیوار گلستانت صف نظاره‌ها

۲

گرم‌رفتاران ز عالم رخت هستی برده‌اند

برق گرد کاروان شد از وطن آواره‌ها

۳

نسبت عشاق چون یوسف خطا باشد ز جرم

همچو گل چاک است دامان گریبان‌پاره‌ها

۴

کام دل از مردم دنیا گرفتن مشکل است

تر نمی‌گردد لبی از آب این فواره‌ها

۵

روی گلزار تو را نبود به شبنم احتیاج

آب حسرت می‌چکد از دیده سیاره‌ها

۶

قطره‌های اشک از خشکی به مژگان شد گره

می‌مکند انگشت خود طفلان این گهواره‌ها

۷

بر سر کوی تو ما و سیدا افتاده‌ایم

دست ما گیر از کرم ای چاره بیچاره‌ها

تصاویر و صوت

نظرات