سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۲۷۰

۱

در رهت چون نقش پا امشب دو چشمم چار بود

بر سر مژگان نگه خار سر دیوار بود

۲

هر چه گفتم تلخ گفتم هر چه خوردم بود زهر

در دهان من زبان گویا زبان مار بود

۳

از دهان ساغرم می آمد امشب بوی خون

پنبه مینا چو چشم داغم آتشبار بود

۴

گوش دل تا صبحدم بر حلقه در داشتم

بر کف امید من زنجیر شام تار بود

۵

سوختم امشب ز بی تابی چراغ خانه را

تا سحر از دست من پروانه در آزار بود

۶

چاک می زد دست کفر عشق بر دوشم لباس

طوق پیراهن به گردن حلقه زنار بود

۷

کردم از بی طاقتی سودای آه و ناله گرم

آستان خانه ام امشب سر بازار بود

۸

همچو قمری چشم من امروز قدقد می پرید

سایه سروت در آغوش که امشب یار بود

۹

سیدا احوال من امشب چه می پرسی ز من

بالش من طشت آتش بستر من خار بود

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۲۷۰

نظرات