
سیدای نسفی
شمارهٔ ۲۷۱
۱
دور از آن مژگان مرا دل سوی خنجر می رود
از سر آن کو اگر پا می کشم سر می رود
۲
مال منعم می شود آخر نصیب دیگری
هر چه در مینا بود در کام ساغر می شود
۳
بی پدر فرزند پامال ملامت می شود
چون صدف بشکست آب از روی گوهر می رود
۴
هر که اینجا داغ شد از عشق فردا چون سپند
پای کوبان پیش پیش اهل محشر می رود
۵
اعتمادی نیست بر اخوان دوران سیدا
ماه کنعان در چه از دست برادر می رود
تصاویر و صوت

نظرات