
سیدای نسفی
شمارهٔ ۲۹۸
۱
ماه رخسار تو امشب شمع بزم ناله بود
گرد او آغوش من پروانه همچون هاله بود
۲
کلبه ام می گشت چون پروانه بر گرد سرم
شمع در کاشانه من شعله جواله بود
۳
رفتم امشب سوی مطرب تا دلی خالی کنم
کاسه طنبور او لبریز آه و ناله بود
۴
ساغر خود دوش بردم سوی بحر از تشنگی
بر لب دریا نظر کردم پر از تبخاله بود
۵
بر سر بالین دنیا دار رفتم روز مرگ
چون نظر کردم به رویش مرده صدساله بود
۶
بر در ارباب دولت پا نهادم سوختم
حلقه دروازه او شعله جواله بود
۷
سیدا گشتم شبی مهمان به دولتخانه یی
نان او تر کرده در خون همچو داغ لاله بود
تصاویر و صوت

نظرات