
سیدای نسفی
شمارهٔ ۳۰
۱
سایه از بی تابیم سیلی زند مهتاب را
اضطرابم جان درآرد کشته سیماب را
۲
می شود خصم قوی از چرب و نرمی زیر دست
می کند پامال خود یک قطره روغن آب را
۳
بر ضعیفان بیشتر می آید از دوران شکست
موج پندارد گلوی آسیا گرداب را
۴
تیغ استاد مکمل باشد از نقصان تهی
نیست بر شمشیر ابرو دست پیچ و تاب را
۵
زور بازو را چه نسبت پیش عقل حیله گر
رستم از تدبیر زد بر خاک و خون سهراب را
۶
نیک و بد را از حوادث های دوران چاره نیست
کی تواند سد ره شد خار و خس سیلاب را
۷
از تواضع قبله عالم توان شد سیدا
می کند پشت دو تا مد نظر محراب را
نظرات