سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۳۰۵

۱

نگار جامه فروشم کلاه پوش آمد

گشاده چاک گریبان قبا به دوش آمد

۲

پیاله پر ز می ارغوان چو لاله رسید

ز داغ سینه من خون دل به جوش آمد

۳

چو شمع سر زده ای ماه من کجا رفتی

صدای پای تو امشب مرا به گوش آمد

۴

ز بس که شد ز رخش باغ دلگشا بازار

فغان ز خلق برآمد که گلفروش آمد

۵

به باغ رفتی و گلها به بلبلان گفتند

حذر کنید که آن شوخ باده نوش آمد

۶

نظر نکرده بپا تکیه ام گذر کردی

بیا که صورت دیوار در خروش آمد

۷

به شب روان شده امروز سیدا شاگرد

ز کاکل تو نگاهش سیاه پوش آمد

تصاویر و صوت

نظرات