
سیدای نسفی
شمارهٔ ۳۱۳
۱
صدای مقدم گلچین چو در گلزار می آید
گریبان چاک بلبل بر سر بازار می آید
۲
چو گل وا کرده اند آغوش های خود خیابانها
مگر در بوستان آن سرو خوشرفتار می آید
۳
نمی باشد خلاف وعده در خاطر بزرگان را
زآب گوهر است آبی که از کهسار می آید
۴
مبادا ناقصی را بر سر افتد شور منصوری
صدای دورباش از حاجبان دار می آید
۵
به دریا می برم آئینه لب تشنه خود را
غبار آلوده است آبی که از جوبار می آید
۶
کلاه خانه بر دوشان حصار عافیت باشد
بلاها آدمی را بر سر از دستار می آید
۷
مرا هرگز نباشد شکوه از بند قبای او
به خاطر صد گره از حرف پهلو دار می آید
۸
چو بلبل هر دم انگیز پریدن می کند چشمم
مگر امشب به خوابم آن گل رخسار می آید
۹
قدم ای سیدا در باغ اگر بی یار بگذارم
به پابوسی مرا خار از سر دیوار می آید
تصاویر و صوت

نظرات