
سیدای نسفی
شمارهٔ ۳۱۹
۱
از وصال او مرا شد ناتوانی بیشتر
تا مرا دولت میسر شد شدم درویشتر
۲
داد مرگ کوهکن مژگان شیرین را رواج
خون خود ریزم برای آبروی نیشتر
۳
چون چراغ صبحدم اکنون ندارم اعتبار
محرم هنگامه اش چون شمع بودم پیشتر
۴
تازه تر شد سیدا داغ دل از پیغام او
غنچه گل از نسیم صبح گردد ریشتر
نظرات