سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۳۲۰

۱

سبزه خط بخشد از لعل لب او جان به ابر

می دهد این خضر آب از چشمه حیوان به ابر

۲

کشت ما بی حاصلان از تشنگی لب خشک ماند

گوشه چشمی نما ای دیده گریان به ابر

۳

جود ذاتی بس که از اهل مروت برده اند

می ستاند گردم آبی دهد عمان به ابر

۴

کشت زار عالم از چشم تر ما خرم است

در زمان ما ندارد حاجتی دهقان به ابر

۵

آستین از گریه من حلقه گرداب شد

می شود دریا چو بگذارد کسی دامان به ابر

۶

سد راهم آن سر کو گر نگردد سیدا

موج اشکم می رساند تیغ چون توفان به ابر

تصاویر و صوت

نظرات