
سیدای نسفی
شمارهٔ ۳۳۵
۱
با که روشن سازم احوال دل افگار خویش
تا یکی چون شمع سوزم بر سر بیمار خویش
۲
بهر آسایش گر از غمخانه سر بیرون کنم
می نهم چون سایه پهلو بر ته دیوار خویش
۳
یوسف من از خریداران کسادی می کشد
بر دکان آتش زنم از سردیی بازار خویش
۴
بر سر من آسیا گردد تحمل می کنم
چون نمی بینم کسی را زیر گردون بار خویش
۵
بر بدن از ناله . . .
. . . را خویش
تصاویر و صوت

نظرات