
سیدای نسفی
شمارهٔ ۳۶۴
۱
قبای خود چو گل امروز پاره پاره کنم
ز چاک سینه خیال تو را نظاره کنم
۲
خروش ناله من از زمین برد آرام
شبی که ارزوی خواب گاهواره کنم
۳
ز بس که نیست در ایام صحبت گرمی
روم چو آتش و منزل به سنگ خاره کنم
۴
طبیب نبض دل را در اضطراب انداخت
کجا روم بکه گویم دگر چه چاره کنم
۵
شبی به خواب من آن تندخو نمی آید
دمید صبح جز تا کی استخاره کنم
۶
حساب روز قیامت به خود کنم آسان
گناه خویش من اینجا اگر شماره کنم
۷
به خانه ماه من ای سیدا نمی آید
سفید اگر برهش چشم چون ستاره کنم
نظرات