
سیدای نسفی
شمارهٔ ۳۶۵
۱
موج جوهر شوم از تیغ زبانت گردم
چون خط پشت لب از گرد دهانت گردم
۲
از خجالت نتوانم به تو نزدیک شدن
چون تهیدست بر اطراف دکانت گردم
۳
گر نشینی به چنین پای تو را بوسه زنم
در خرامی ز سر سرو روانت گردم
۴
به سر خود دهن تلخ مرا شیرین کن
تا به کی از سر انگور کشانت کردم
۵
بر کمر تیغ پی کشتنم آویخته یی
پا ز سر کرده ز شمشیر میانت گردم
۶
گوشه ابرو و مژگان تو را بنده شوم
جان سپر ساخته از تیر و کمانت گردم
۷
سیدا را جگر ریش به ناصور رساند
از خط پشت لب مشک فشانت گردم
نظرات