سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۳۶۷

۱

بی تو امشب بوی خون می آید از کاشانه ام

سنگ می بارد از دیوار و در بر خانه ام

۲

از درون شیشه من تا سحر می رفت خون

بی لبت می ریخت می از جبهه پیمانه ام

۳

در چراغ خانه ام می کرد روغن کار آب

باد صرصر بود لرزان از پر پروانه ام

۴

آتشی در خرمن بنیاد من افتاده بود

برق همچون خوشه چین می گشت گرد دانه ام

۵

پیکرم چون موی آتشدیده پیچ و تاب داشت

زلف بی تابی جدا می کرد دست از شانه ام

۶

شمع از بی طاقتی می جست از جا چون سپند

آب می گردید و می شد کوه اگر همخانه ام

۷

سیدا از خانه ام تا آن پری رو رفته است

بعد از این در کوچه و بازارها دیوانه ام

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۳۱۵

نظرات