سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۳۶۸

۱

نفس عمریست می پیچد مرا در سینه می ترسم

عجب ماری شده پیدا در این گنجینه می ترسم

۲

به چشم بس که گردد شکلهای مختلف ظاهر

چو بینم عکس خود در خانه آئینه می ترسم

۳

به شهر از شالپوشان بس که پیدا شد خیانتها

به دوش هر که بینم خرقه پشمینه می ترسم

۴

به حق چشم مخمور خود ای ساقی شرابم ده

سیه مست توام کی از شب آدینه می ترسم

۵

به محشر می دهند ای سیدا اعضا گواهی را

به روز گیرودار از همدم دیرینه می ترسم

تصاویر و صوت

نظرات