سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۳۹۱

۱

یاد آن شبها که در بر گلعذاری داشتم

در دل از مژگان شوخش خارخاری داشتم

۲

خانه ام چون خنده گل بود لبریز از نشاط

در کنار آشیان خرم بهاری داشتم

۳

موج می زد داغ خون در کربلای سینه ام

تا نظر می کرد چشمم لاله زاری داشتم

۴

از دل صد پاره چون گل بود عیش من مدام

پیش از این در این چمن خوش روزگاری داشتم

۵

می شمردم پرتو خورشید را عکس سراب

تا ز رویش در نظر آئینه داری داشتم

۶

می خورم خون جگر تا صاف شد آئینه ام

پشت و رویم بود یکسان تا غباری داشتم

۷

تا سحر می گشت در فکر پریشانی سرم

ای خوش آن شبها که با زلف تو کاری داشتم

۸

این زمان محتاج با یکدانه اشکم سیدا

پیش از این چون بحر هر گوهر کناری داشتم

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۳۱۵

نظرات