سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۳۹۵

۱

شکایت نامه آن روی چون گل بود در دستم

قلم در ناله چون منقار بلبل بود در دستم

۲

سحر زلف تو از روی تصور شانه می کردم

به گردن داشتم زنجیر و سنبل بود در دستم

۳

به بزم می پرستان دوش رفتم همره ساقی

ز شب تا صبحدم جام توکل بود در دستم

۴

چو شبنم باغبان از چشم خود می داد آب من

بسان غنچه گل کیسه پل بود در دستم

۵

به گلشن سیدا قطع نظر می کردم از نرگس

به یاد چشم او تیغ تغافل بود در دستم

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۳۱۹

نظرات