سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۴

۱

ز رخ گر آن پری رو دور گرداند نقابش را

کند سنگ فلاخن چرخ ماه و آفتابش را

۲

سر خود آرد و در حلقه فتراکش آویزد

اگر آهو ببیند شوخی چشم رکابش را

۳

درون کلبه تاریک خود چشمی که من دارم

فلک پیراهن فانوس سازد ماهتابش را

۴

دهد جان کشته معشوق را کیفیت عاشق

به پرواز آورد پروانه ام مرغ کبابش را

۵

به چشمش هر که اندازد نظر خاموش می گردد

نباشد سرمه حاجت نرگس چشم سیاهش را

۶

پریشان است همچون زلف خوبان سرو در گلشن

مگر از جوی سنبل باغبان دادست آبش را

۷

به توران سیدا ناصرعلی از هند اگر آید

بگوید بی تأمل طوطی کلکم جوابش را

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۱۶۵

نظرات