سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۴۰۱

۱

صبا از خنده آن گل حدیثی گفت در گوشم

که همچون حلقه گرداب شد از گریه آغوشم

۲

مرا گر محتسب از پای خم در پای دار آرد

سبوی باده رقصد چون سر منصور بر دوشم

۳

غبار راه اگر چون گردباد از خود بیفشانم

فلک گردد نهان تا حشر زیر گَردِ پاپوشم

۴

می پر زور من بردار از جا آسمانها را

به دوران رحم کن ای مدعی بگذار سرپوشم

۵

چنان سرشار گفتم سیدا از می که در محشر

نوای صور نتواند کشیدن پنبه در گوشم

تصاویر و صوت

نظرات