سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۴۰۷

۱

دری گشاده نگردد اگر گدای شوم

به استخوان قند آتش اگر همای شوم

۲

مرا چو گرد به دنبال خویش نگذارند

اگر به قافله خضر رهنمای شوم

۳

ز کاکلش نگذارند بر کفم تاری

اگر چو شانه سراسر گره گشای شوم

۴

متاع قافله ها نیست جز گرانی گوش

فغان بلند نسازم اگر درای شوم

۵

مرا که در کف دل نیست یک درم داغی

به بزم لاله عذاران چگونه جای شوم

۶

اگر به چشمه آئینه عکس اندازم

ز بخت تیره سراپا میان لای شوم

۷

به بزم بی سر و پایان سریست خوبان را

به مصلحت دو سه روزی برهنه پای شوم

۸

به باد صبح مرا بس که سیدا خویشیست

چه لازم است که بی خانه و سرای شوم

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۳۳۵

نظرات