سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۴۱۹

۱

شبنمم پهلو به روی بستر گل می زنم

آتشی در غنچه منقار بلبل می زنم

۲

تیره بختی بین که می پیچم سر از فرمان زلف

پشت دستی از پریشانی به سنبل می زنم

۳

ذکر حق از حلقه خلوت نشینان برده اند

دست رد بر سینه اهل توکل می زنم

۴

بر سر بازار پیش گلفروشان می روم

دست خود چون غنچه بر همیان بی پل می زنم

۵

سیدا ویرانه ام باغ بهار عالم است

هر که بر سر وقتم آید بر سرش گل می زنم

تصاویر و صوت

نظرات