
سیدای نسفی
شمارهٔ ۴۲
۱
ای به یادت چشمه زمزم در کاشانهها
کعبه افتادگانت آستان خانهها
۲
خانه بر دوشم به شمعی انتظاری میکشم
بوریای کلبهام باشد پر پروانهها
۳
اهل همت را نظر امروز بر دست گداست
کاسه چشم طمع باشند این پیمانهها
۴
دست خود کوته کن ای مشاطه از افسونگری
زلف او باشد خبردار از اصول شانهها
۵
در دل خود هر چه دارد ساقی بیرحم ما
میتوان خواند از خط پشت لب پیمانهها
۶
اهل دولت رفتهاند از خود به تکلیف جنون
نیست جز زنجیر بر درهای مهمانخانهها
۷
گوشها تا در حجاب پرده غفلت شدند
بر لب افسانهگویان شد گره افسانهها
۸
پای سودای مرا زنجیر چین دامن است
خرقه من باشد از موی سر دیوانهها
۹
سیدا امروز خلوتها ز اهل دل تهیست
نیست آثاری ز میخواران درین میخانهها
تصاویر و صوت

نظرات