سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۴۴۲

۱

تازه می سازم ز برق ناله داغ خویشتن

می کنم روشن به آه دل چراغ خویشتن

۲

تا به کی ای لاله دامن می زنی بر آتشم

روزگاری شد که می سوزم به داغ خویشتن

۳

آرزوهای سپندم مضطرب دارد مرا

وقت آن آمد زنم آتش به باغ خویشتن

۴

دارد از مرهم حذر پروانه داغ خودم

می زنم گل بر سر خود از چراغ خویشتن

۵

گاه بر گرداب می پیچم گهی بر گردباد

رفته ام از خود به سودای سراغ خویشتن

۶

فرصت بر گرد خود گشتن نمی باشد مرا

ساعتی از غم نمی یابم فراغ خویشتن

۷

شام و صبح رفته من باز آید بر سرم

می کنم هر شب تماشا گشت زاغ خویشتن

۸

اهل صحبت سیدا عمریست سرگرم خودند

با که همچون شمع می سوزی دماغ خویشتن

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۳۴۲

نظرات