سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۴۶۵

۱

کرده ام چون غنچه سر در آستین خویشتن

بخیه بر لب دارم از چین جبین خویشتن

۲

داغ همچون لاله دارد آرزوی دل مرا

سوختم از آتش پهلونشین خویشتن

۳

گر می افسانه ام چون شمع چشمم را گداخت

آب گشتم از زبان آتشین خویشتن

۴

رهنمایی می کنم بر خرمن خود برق را

می روم خود پیش پیش خوشه چین خویشتن

۵

سیدا پر خون کنم چون گل دهان خصم را

سنگ بر کف دارم از فکر متین خویشتن

تصاویر و صوت

نظرات