
سیدای نسفی
شمارهٔ ۴۶۶
۱
کرده ام بالین آسایش ز دست خویشتن
خفته ام در سایه دیوار بست خویشتن
۲
تا به کی ای پسته مغزم را پریشان می کنی
رفته ام من هم به سودای شکست خویشتن
۳
ساقی ایام مهیا کرده جام انتقام
تکیه ای نرگس مکن بر چشم مست خویشتن
۴
پنجه بر رو می زدم زین پیش طفل توبه را
می گزم چون غنچه اکنون پشت دست خویشتن
۵
می روم زین بحر آخر سیدا با دست خشک
غیر مأیوسی نمی بینم به پشت خویشتن
تصاویر و صوت

نظرات