سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۴۷۰

۱

شبی ای شمع در آغوش ما جا می توان کردن

چو گل در گلشن ما سینه را وا می توان کردن

۲

چرا یک ره نظر بر عالم ای نوخط نمی سازی

بهار آمد گلستان را تماشا می توان کردن

۳

دکان واکرده در بازار محتاج خریداریم

متاع کم بها داریم و سودا می توان کردن

۴

ز جوی شیر آمد رخنه ها در بیستون پیدا

به نرمی کوه را از جای بیجا می توان کردن

۵

قدح را تا کی ای ساقی نهان در آستین داری

گهی سوی حریفان دست بالا میتوان کردن

۶

در گلزار را ای باغبان تا چند بربندی

به حال عندلیبان گاه پروا میتوان کردن

۷

باشک سرخ و رنگ کهربای سیدا بنگر

لبالب دامن از گلهای رعنا میتوان کردن

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۳۴۷

نظرات