
سیدای نسفی
شمارهٔ ۴۷۷
۱
مجلس افروزیی رخساره نیکویت کو
کاکل افشانی آن قامت دلجویت کو
۲
طایر ناوک مژگان تو پر ریخته شد
قادر انداز کمانداریی ابرویت کو
۳
لیلی حسن تو چادر شب خط پوشیده
اضطراب دل مجنون سر کویت کو
۴
دو جهان بود شهید نگه جادویت
فتنه نرگس مردمکش جادویت کو
۵
آنکه از هیچ سبب رام نمی شد به کسی
ناشده رام کس آن تندی آهویت کو
۶
آب می کرد به نظاره دل مردم را
پادشاهانه نظر کردن آهویت کو
۷
حرف پهلوزده می گفت همه عمر به ما
آنکه چون بند قبا بود به پهلویت کو
۸
می کشیدی به یک انداز کمان همه کس
قامتت گشت کمان قوت بازویت کو
۹
خوی بیگانه وشی پیش گرفتی ورنه
سیدا از دل و جان بود دعاگویت کو
نظرات