
سیدای نسفی
شمارهٔ ۴۹۱
۱
آمد بهار و رونق گلهای باغ کو
بر سبزه ها طراوت و بر لاله داغ کو
۲
مرغان کشیده اند سر خود به زیر بال
بر سیر باغ بلبل ما را دماغ کو
۳
از قمریان به گوش صدایی نمی رسد
فریاد عندلیب و نواهای زاغ کو
۴
ای باغبان چرا به چمن پا نمی نهی
خاری که بود بر سر دیوار باغ کو
۵
جز یک نفس نشاط جهان را مدار نیست
پروانه رفت صبح دمید و چراغ کو
۶
ای گلفروش غنچه صفت گشته یی خموش
گل کرد زخم خار و زبان سراغ کو
۷
بیهوده سیدا چه کشی منت از طبیب
امروز مرهمی که خورد خون داغ کو
تصاویر و صوت

نظرات