
سیدای نسفی
شمارهٔ ۴۹۵
۱
آمد بهار بر کف ساقی پیاله کو
در صحن بوستان گل و بر دشت لاله کو
۲
گل کرده غنچه و قفس از جوش نوبهار
ای مرغ بال بسته تو را آه و ناله کو
۳
گردیده اند رام به صیاد آهوان
آن وحشی که بود به چشم غزاله کو
۴
کردی چو صفحه نامه اعمال خود سیاه
ای بوالفضول مزد کتاب و رساله کو
۵
بهر هوای نفس ز خلوت شدی برون
ای شیخ شهر طاعت هفتاد سال کو
۶
خط آمد و گرفت ز یار انتقام ما
ای آنکه بود صاحب چندین حواله کو
۷
ای سیدا ز عشق نشانی به دهر نیست
داغی که بود بر جگر ما و لاله کو
نظرات