سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۴۹۹

۱

ای گل نرگس فدای چشم چون بادام تو

سرو چون فواره سیمابی آرام تو

۲

خانه چون فانوس از شمع جمالت روشن است

ماه چون پروانه می گردد به گرد بام تو

۳

احتیاج نامه قاصد نمی باشد مرا

خط پشت لب به سویم آورد پیغام تو

۴

گوشه چشمت به سوی من نمی افتد نظر

من کیم تا بهره مندی یابم از انعام تو

۵

گشته همچون حلقه در خواب در چشمم حرام

روزگاری شد که دارم گوش بر پیغام تو

۶

نقش پایت می دهد چشم غزالان را فریب

دیده آهوست گویا حلقه های دام تو

۷

سروها کردند همچون سایه خود را خاکمال

تا به گلشن جلوه گر شد سرو خوش اندام تو

۸

مهر خاموشی به لب چون سیدا افگنده ام

کرده ام همچون نگین خود را فدای نام تو

تصاویر و صوت

نظرات