سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۵۱۲

۱

چهره افروخته همچون گل باغ آمده‌ای

ساغر باده به کف تازه دماغ آمده‌ای

۲

چه کنم تا به لبت راه سخن بکشایم

تو که محجوب‌تر از غنچه باغ آمده‌ای

۳

لاله‌زاری که دلم داشت خزان ساخته‌ای

بهر غارتگریی گلشن داغ آمده‌ای

۴

گشته‌ای برق و به پروانه‌ام آتش زده‌ای

تند بادی شده بر قصد چراغ آمده‌ای

۵

بلبل و فاخته را در قفس انداخته‌ای

تا تو ای سرو گل‌اندام به باغ آمده‌ای

۶

تیغ خونین به میان سوده الماس به مشت

زده‌ای زخم و به دل پرسی داغ آمده‌ای

۷

سیدا بر سر اقبال خود از بخت سیاه

سایه انداخته همچون پر زاغ آمد‌ه‌ای

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۳۷۲

نظرات