سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۵۱۶

۱

می‌کشم می هر سحر با می‌پرست تازه‌ای

باده بخشد نشئه دیگر ز دست تازه‌ای

۲

کاکل مشکین به دوش افگنده پیدا شد ز دور

در صف دل‌ها پدید آمد شکست تازه‌ای

۳

همچو نرگس در چمن ساغر به دست ایستاده‌ام

آرزو دارم که بینم چشم مست تازه‌ای

۴

پنجه خود را نگارین کرده آمد بر سرم

این ستمگر باز پیدا کرد دست تازه‌ای

۵

سیدا از سبحه بر کف دی برهمن دید و گفت

بر در بتخانه آمد بت‌پرست تازه‌ای

تصاویر و صوت

نظرات