سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۵۳۱

۱

مرا ای شعله خود در تاب و تب انداختی رفتی

چو شمع آتش زدی چشم مرا بگداختی رفتی

۲

نشستی بر سمند و آمدی احوال پرسیدی

رسیدی همچو برق و ایستادی تاختی رفتی

۳

نخواهد دید داغ سینه من روی بهبودی

نمک پاشیده بگذشتی کبابم ساختی رفتی

۴

نشستی بر سر بالینم و سویم نظر کردی

همین مقدار بر احوال من پرداختی رفتی

۵

چمن از گریه‌های سیدا دریای شوری شد

تبسم کردی و حق نمک نشناختی رفتی

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۳۷۶

نظرات