سیدای نسفی

سیدای نسفی

شمارهٔ ۶۲

۱

به گلشن چون برافروزد ز می رخسار چون گل را

کند فواره خون غنچه منقار بلبل را

۲

به گیسوی عبیرافشان اگر در گلستان آید

به رگهای زمین پیوند سازد شاخ سنبل را

۳

کند چون موم شمع صبر استغنای خوبان را

سر تسلیم می ریزد دم تیغ تغافل را

۴

ز کنج خانه دیگر پای در میخانه نگذارم

به دست آورده ام دامان مینای توکل را

۵

نگه دارد خدا از سیل آفت خاکساران را

نباشد هیچ نقص از جوش دریا سایه پل را

۶

جهان یک کوچه باغ زخم شد از خنجر نازت

نگاهت چند بندد بر کمر تیغ تغافل را

۷

ز عکس سایه من کوه ماند بر زمین پهلو

شکسته دستبوس پنجه ام دوش تحمل را

۸

به راز خویش نتوان ساختن محرم دورویان را

نگه دار از زبان شانه ای مشاطه کاکل را

۹

تماشای چمن ای سیدا بی یار اگر باشد

نگه در دیده میل آتشین داند رگ گل را

تصاویر و صوت

دیوان سیدای نسفی به تصحیح و تعلیق حسن رهبری - میر عابد سیدای نسفی - تصویر ۱۶۵

نظرات