
سیدای نسفی
شمارهٔ ۹۴
۱
خانه بر دوشم کلید رزق ها باشد مرا
گردبادم گردش سرآسیا باشد مرا
۲
کلفتی گر رو دهد سر در گریبان می کشم
چاکها در جیب محراب دعا باشد مرا
۳
خیمه بر پا کرده ام بر روی دریا چون حباب
روزیی هر روزه از موج هوا باشد مرا
۴
ابر بی باران ز دریا می کشد شرمندگی
چشم بی نم کاسه دست گدا باشد مرا
۵
می دهد کلکم پس از من هرزه گویان را جواب
همچو نافرمان زبانی در قفا باشد مرا
۶
برگ کاهی هم نمی آید ز سوی کهکشان
با وجود آنکه رنگ کهربا باشد مرا
۷
دزد هرگز در کمین خانه درویش نیست
پیرهن در بر ز نقش بوریا باشد مرا
۸
دل مشبک گشته در تن از هجوم آرزو
این زره تا چند در زیر قبا باشد مرا
۹
سوی بازار خریداران نمی سازد گذر
در دکان از بس متاع بی بها باشد مرا
۱۰
از قناعت سیدا عمر ابد دارم امید
آبرو سرچشمه آب بقا باشد مرا
نظرات