
نیر تبریزی
بخش ۵ - رجوع به احتجاج حضرت ابی عبدالله
۱
شه به پایان باز ناورده عتاب
با زبان تیر دادندش جواب
۲
هر که ز آن سرچشمه آبی نوش کرد
نوعروس بخت در آغوش کرد
۳
دید شه چون تیر باران جفا
کرد رو با یاوران باوفا
۴
گفت هان آماده باشید ای کرام
که رسول این گروه است این سهام
۵
این کبوترها که شهپر می زنند
عاشقان را حلقه بر در می زنند
۶
نامه ها دارند خونین زیر پر
که به شهر جان برند از ما خبر
۷
پیش تازید و صف آرائی کنید
وین رسل را خوش پذیرائی کنید
۸
خوش بداریدش به جان و دل قبول
که بود از فرض، اکرام رسول
۹
یک به یک آن جان سپاران دلیر
هر یکی در پر دلی یک بیشه شیر
۱۰
سوی میدان شهادت تاختند
کشتنی کشتند و جانها باختند
نظرات