نیر تبریزی

نیر تبریزی

شمارهٔ ۱۲۰

۱

ساقی کناف بوالهوسان از پیاله کن

کار مر ابدان لب میگون حواله کن

۲

مطرب برآر دست و فرو کوب پای رقص

بر روی لاله سنبل مشگین کلاله کن

۳

بر گوشۀ هلال نشان آفتاب جام

دوری میان حلقۀ رندان چو هاله کن

۴

بر عنصر وجود مناز می زن آتشی

وزنو سرشت طینت من زانسلاله کن

۵

شیخم کند ز دیدن ماهی دو هفته منع

سیر شعور مفتی هفتاد ساله کن

۶

ساقی سبوی نقره بخامان سفله بخش

ما را شراب پخته ده و در سفله کن

۷

باشد که رقتی کند آنسگدل طبیب

ایدل هنوز تا رمقی هست ناله کن

۸

ای باغبان بشاخ گلی ناز تا بچند

بازآ بشهر سیر گلستان لاله کن

۹

نیرّ چو وصل عارض لیلی نداد روی

مجنون صفت تسلی خود از غزاله کن

تصاویر و صوت

نظرات