نیر تبریزی

نیر تبریزی

شمارهٔ ۱۲۹

۱

بر جو فلک ز شعلۀ آهم کرانه‌ای

ترسم فتد به خرمن ماهت زبانه‌ای

۲

دارم بدل دو دست که آنچشم جانشکار

جز من بتیر خویش نیاید نشانه‌ای

۳

تنها نه من ز جور تو بیخانمان شدم

نگذاشت آتش تو در این شهر خانه‌ای

۴

بر بوی زلف خم بخمت با گلاب اشگ

چشمم کند ترا زمژه هر لحظه شانه‌ای

۵

گویی بهانه ریزد خونم بمزد شست

چشمت اگر بدست نیارد بهانه‌ای

۶

آنروز داد مژدۀ ویرانگی مرا

بوم غمت که ساخت بدل آشیانه‌ای

۷

هر سو که بنگرم همه تیریست بر کمان

حیران دل رسیدۀ من در میانه‌ای

۸

زاهد مرا بسبحۀ صد دانه پانه بست

خال لبت کشید بدامم ز دانه‌ای

۹

مطرب بر اهواره ز من بر به بزم شاه

امشب از این چکامۀ نیرّ ترانه‌ای

تصاویر و صوت

نظرات